محل تبلیغات شما

وب گفت



بسیاری از افراد موسیقی را برای لذت بردن گوش می‌دهند، اما موسیقی و کودکان اوتیسم ارتباط دیگری دارند؛ برای آنها موسیقی فراتر از یک تفریح ساده است و  می‌تواند عاملی برای ایجاد تحول در زندگیشان باشد.

تحقیقات نشان می‌دهد که علاوه بر نقص اجتماعی و ارتباطی، تفاوت‌های زبانی و حرکتی نیز نقش مهمی در تحول کودکان طیف اوتیسم بازی می‌کنند. به همین دلیل درمان بالینی اوتیسم در کنار سایر وجوه، باید متمرکز بر هماهنگی حرکتی و بهبود مهارت‌های حرکتی باشد.

سرنخ‌های شنیداری به طور گسترده‌ای در بازتوانی حرکتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در پژوهش حاضر سرنخ‌های آهنگین شنیداری مانند موسیقی می‌توانند به عنوان شیوه‌ای مناسب برای تثبیت الگوهای حرکتی و ساده کردن برنامه‌های حرکتی به کار گرفته شوند. مداخله موسیقی محور نیز می‌تواند به عنوان ابزاری درمانی برای افزایش مهارتهای حرکتی، زبانی و شخصی در افراد اوتیستیک استفاده شود. مجموع این توانمندی‌ها باعث ارتقای کیفیت زندگی آنها می‌شود.

در سال ۲۰۱۴ دو مربی موسیقی با همکاری یکدیگر مدرسه موسیقی هاگ» را در محله کویینز نیویورک تاسیس کردند. این مدرسه نوعی از درمان مبتنی بر موسیقی ارائه می‌کند که موزی کریتیو» نام دارد و مخصوص کودکان طیف اوتیسم است.

درمان مبتنی بر موسیقی راهبردهای مختلفی را برای مخاطب قرار دادن نیازهای جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی در اختیار کودکان طیف اوتیسم قرار می‌دهد. موزی کریتیو» به عنوان یکی از زیر مجموعه‌های موسیقی درمانی، راه بروز عاطفی و عقلانی را با تحریک نیمکره‌های مغز و نیز تمرین روابط اجتماعی برای مبتلایان به اوتیسم هموار می‌کند.


۱۰ نشانه؛ ۱۰ زنگ خطر

وقتی خانه ناامن‌ترین جای دنیا می‌شود

سالومه ابطحی

هر قدر هم که به خبرهای بد و تصاویر ناراحت‌کننده‌ی اخبار عادت کرده باشیم بازهم خبرهایی هستند که دلمان را بدجوری می‌خراشند و به درد می‌آورند. تصاویر بچه‌هایی که زیر آوار کتک و آزارِ بزرگسالان کبود شده‌اند؛ آثار سوختگی و رد کمربند روی بدن‌های لطیف و صورت‌های معصومشان جا خوش کرده و گاهی دیگر امیدی برای مبارزه و زنده ماندن ندارند. اینها قربانیان بی‌دفاع کودک‌آزاری هستند؛ پدیده‌ای که سالانه زندگی چهل میلیون قربانی‌اش را برای همیشه عوض می‌کند.

کودک‌آزاری چیست؟

بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، بدرفتاری با کودک که به عنوان کودک‌آزاری مطرح می‌شود به برخوردهای نامناسب فیزیکی، عاطفی یا جنسی اطلاق می‌شود که به سلامت، رشد و شأن کودک آسیب بالقوه یا بالفعل وارد کند. معمولاً کودک‌آزاری به چهار دسته تقسیم می‌شود:

آزار ناشی از غفلت یا مسامحه

این نوع آزار زمانی اتفاق می‌افتد که والدین یا مراقبان کودک با وجود دسترسی به منابع مالی و آگاهی کافی، عمداً نیازهای جسمی و عاطفی کودک را نادیده می‌گیرند یا در حفظ کودک از مخاطرات کوتاهی می‌کنند.

۷۸ درصد از کودکان آزاردیده در این دسته قرار دارند. احتمالاً آمار واقعی این نوع کودک‌آزاری بیشتر از این است اما معمولا غفلت و مسامحه گزارش نمی‌شود یا به چشم نمی‌آید. بی‌توجهی پزشکی، تغذیه‌ی ناکافی و نامناسب، عدم رعایت بهداشت و آراستگی کودک و تنها رها کردن کودک در ماشین از مصادیق آزار ناشی از غفلت هستند.

آزار جسمی

خشونت جسمی استفاده‌ی عمدی از قدرت فیزیکی علیه کودک است که به جراحات فیزیکی یا آسیب به سلامت، رشد و عزت‌نفس او منجر شود. شدت تنبیه یا آسیب فیزیکی چندان مهم نیست؛ هر عملی که باعث درد و ناراحتی حتی به میزان خفیف شود آزار جسمی محسوب می‌شود. نمونه‌های آزار جسمی شامل مشت، کتک و لگد زدن، گاز گرفتن، خرد کردن استخوان‌ها، کشیدن مو، شدید تکان دادن نوزاد، کبودی در نواحی غیرمتعارف مثل گوش‌ها ، دهان، ران پا، شکم و کمر است.

آزار عاطفی

هرگونه رفتار از جانب بزرگسالان که بر عملکرد رفتاری‌شناختی و اجتماعی کودک تأثیر مخرب بگذارد کودک‌آزاری عاطفی به شمار می‌آید. شایع‌ترین انواع آزار عاطفی شامل طرد، ندیده گرفتن، تهدید و ارعاب، تنها رها کردن و توهین و تحقیر کلامی است.

آزار جنسی

آزار جنسی به معنی ارتباط جنسی اجباری است؛ زمانی اتفاق می‌افتد که یک بزرگسال یا در بعضی موارد کودک دیگری، برای تحریک جنسی، کودکی را قربانی کند. قربانی‌کننده روی قربانی کنترل دارد و سوءاستفاده از قدرت بزرگسال محور اصلی این نوع آزار است. آزار جنسی شامل تن‌نمایی، فانتزی‌پردازی‌های جنسی، نمایش وگرافی، روسپی‌گری اجباری، پیشنهادهای منافی عفت، یا به عنف است.

آمار جهانی چه می‌گوید؟

  • سالانه چهل میلیون کودک در سراسر جهان موردآزار واقع می‌شوند.
  • به‌طور متوسط روزانه هفت کودک به‌واسطه‌ی کودک‌آزاری در ایالات متحده امریکا می‌میرند.
  • طبق آمار ۳۶ درصد از دختران و ۲۹ درصد از پسران پیش از رسیدن به سن هجده‌سالگی مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند.
  • نود درصد قربانیان آزار جنسی آزاردهنده‌ی خود را می‌شناسند؛ ۶۸ درصد قربانیان مورد سوءاستفاده‌ی یکی از افراد خانواده قرار می‌گیرند.
  • بیشتر کودکانی که در معرض آزار ناشی از غفلت قرار می‌گیرند هجده‌‌ماهه یا کوچک‌تر هستند.
  • در امریکا سالانه سه میلیون و ششصد هزار کودک قربانی کودک‌آزاری می‌شوند.
  • احتمال درگیری کودکان آزاردیده در رفتارهای مجرمانه یازده برابر دیگر کودکان است.
  • حدود هشتاد درصد از بیست‌ویک‌ساله‌هایی که در سنین کودکی مورد آزار واقع شده‌اند حداقل به یکی از اختلالات رایج روانی مبتلا هستند.
  • چهارده درصد همه‌ی مردان و ۳۶ درصد ن زندانی در کودکی مورد یکی از انواع کودک‌آزاری قرار گرفته‌اند.

 

عوامل خطر در کودک‌آزاری کدامند؟

عوامل خطر تشدیدکننده‌ی کودک‌آزاری به قربانی، قربانی‌کننده، خانواده و موقعیت‌های اجتماعی وابسته است. کودکان زیر چهار سال و کودکانی که دارای نیازهای خاص جسمی یا روانی هستند بیشتر در معرض قربانی شدن قرار دارند. والدین جوانی که در کودکی آزار دیده‌اند، مشکلات روحی‌روانی دارند یا سابقه‌ی خانوادگی سوءمصرف مواد مخدر و الکل دارند بیشتر به کودک‌آزاری دست می‌زنند. همچنین احتمال کودک‌آزاری در بزرگسالانی که درک مناسبی از نیازهای کودکان ندارند یا مهارت‌های فرزندپروری را درست نیاموخته‌اند، والدین مجرد و والدینی که موقعیت اقتصادی‌اجتماعی پایینی دارند بیشتر است.

عوامل خطر خانوادگی شامل گوشه‌گیری اجتماعی والدین، ازهم‌گسیختگی خانوادگی، والدین پرتنش، خشونت خانگی یا رابطه‌ی ضعیف والدین با فرزندان است.

فقر، نرخ بالای بیکاری، در دسترس بودن الکل و مواد مخدر و روابط اجتماعی محدود و نامناسب هم از عواملی هستند که احتمال کودک‌آزاری را تشدید می‌کنند.

کودکان چگونه آسیب می‌بینند؟

کودک‌آزاری و آزار ناشی از غفلت ممکن است باعث عقب‌افتادگی‌های جسمی و روانی شود. مادری که در مراقبت از فرزندش کوتاهی می‌کند و به موقع به او غذا و آب نمی‌دهد باعث کندی رشد مغزی او می‌شود. پدری که کودکش را از لحاظ عاطفی آزار می‌دهد، توانایی اعتماد کردن را برای همیشه از فرزندش می‌گیرد. این بچه‌ها دنیا را مکانی ناامن، خطرناک و ترسناک می‌بینند. چنین بینشی حس خوددوستی و توانایی سازگاری و مواجهه با محیط زندگی را از کودک سلب می‌کند.

اگر مشکلات ناشی از کودک‌آزاری رفع نشوند باعث اختلالات مهمی در بزرگسالی می‌شوند. اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، افسردگی، خشونت خانگی، شرکای متعدد جنسی، ابتلا به بیماری‌های واگیردار جنسی، تمایل به خودکشی و اقدام به خودکشی از عواقب کودک‌آزاری درمان‌نشده هستند.

۱۰ نشانه؛ ۱۰ زنگ خطر

گاهی کودکان به جای استفاده از کلمات با رفتارها و نشانه‌ها بحران‌زدگی‌شان را نشان می‌دهند. گرچه ممکن است تغییرات رفتاری دلایل دیگری به‌جز آزار داشته باشد، بهتر است با هوشیاری مراقب تغییر رفتارها، بروز رفتارهای افراط‌گرایانه‌ی جدید یا ترکیبی از اینها باشید.

یک. جراحات بی‌دلیل: نشانه‌های مشهود آزار جسمی ممکن است شامل سوختگی یا کبودی باشد. تقریباً در همه‌ی موارد کودک توضیحاتی نپذیرفتنی درباره‌ی جراحات خود ارائه می‌کند.

دو. تغییر رفتار: کودک‌آزاری می‌تواند به تغییرات بسیاری در رفتار کودک منجر شود. کودکان آزاردیده همواره رفتاری پراضطراب دارند. معمولاً افسرده و درخودفرورفته یا پرخاشگر و پر از ترس‌های گوناگون هستند. زیادی محبت می‌کنند یا بی‌احساس و سرد هستند.

سه. بازگشت به رفتارهای گذشته: کودکان آزاردیده ممکن است رفتارهایی نامناسب با سنشان بروز دهند. مثلاً دوباره شستشان را بمکند، شب‌ادراری پیدا کنند یا از تاریکی و افراد غریبه بهراسند. در شرایط حاد برخی کودکان قابلیت‌های کلامی یا بخشی از حافظه‌شان را از دست می‌دهند.‌

چهار. ترس از رفتن به خانه: کودکانی که در خانه آزار می‌بینند دوست دارند در مدرسه بمانند و از بازگشت به خانه یا مکان‌های خاصی سرباز می‌زنند.

پنج. تغییر عادات غذایی: گاهی تنش، ترس و اضطرابی که آزار برای کودک به وجود می‌آورد به تغییر عادات غذایی منجر می‌شود. کاهش یا افزایش چشمگیر وزن پیامد چنین تغییراتی است.

شش. تغییر الگوی خواب: اغلب کودکان آزاردیده دچار کابوس‌های متناوب می‌شوند. گاهی به خواب رفتن و حفظ کیفیت مطلوب خواب برای آنها دشوار است، به همین دلیل بیشتر مواقع خسته و فرسوده به نظر می‌رسند.

هفت. کاهش عملکرد و حضور در مدرسه: توانایی تمرکز روی مفاهیم و مطالب درسی در برخی از این کودکان به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. تعداد غیبت‌های کودکان آزاردیده معمولاً زیاد است چون والدین آنها از آشکار شدن جراحات کودک هراس دارند. بعضی در کلاس خواب‌آلوده و بی‌توجه هستند و بعضی دیگر کنجکاوی و تخیل مهارناپذیری دارند.

هشت. رعایت نکردن نظافت شخصی: کودکان آزاردیده، به‌خصوص آنهایی که دچار آزار ناشی از غفلت می‌شوند، معمولاً همیشه نامرتب و شه هستند. به‌ندرت استحمام می‌کنند و همیشه بوی نامطبوع می‌دهند و غالباً لباس متناسب با شرایط جوی بر تن ندارند.

نُه. رفتارهای پرخطر: نوجوانان آسیب‌دیده ممکن است درگیر فعالیت‌های پرخطری مثل سوءاستفاده از الکل و مواد مخدر یا حمل سلاح‌های گرم و سرد شوند. بعضی از این کودکان از آتش‌افروزی و اغتشاش لذت می‌برند و حتی ممکن است عمداً به خودشان صدمه بزنند.

دَه. رفتارهای نامناسب جنسی: کودکانی که آزار جنسی دیده‌اند معمولا رفتارهای جنسی نامناسب با سنشان بروز می‌دهند و گاهی از کلمات و ادبیات جنسی بی‌پرده استفاده می‌کنند. ممکن است به آزار جنسی کودکان کوچک‌تر از خود دست بزنند یا دچار بی‌بندوباری جنسی شوند.

چگونه به کودک آسیب‌دیده کمک کنیم؟

حس شما می‌گوید که کودک پنج‌ساله‌ی همسایه‌ی روبه‌رویی آزار دیده و آسیب خورده است. علایم کودک‌آزاری را در او می‌بینید و هر بار که اتفاقی با او برخورد می‌کنید در نگاهش نیاز و التماس را می‌خوانید؛ انگار می‌خواهد فریاد بزند و کمک بخواهد اما چیزی مانع حرف زدن اوست. خجالت یا ترس می‌تواند از دلایل سکوت درباره مسأله‌ی کودک‌آزاری شود.

باید بدانید که مسأله‌ی کودک‌آزاری بسیار حساس است؛ صحبت کردن درباره‌ی آن برای کودک آسیب‌دیده و پذیرشش برای اطرافیان بسیار مشکل است.

فقط باید به یاد داشته باشید که با شناسایی و اقدام برای نجات کودک از چرخه‌ی آزار می‌توانید تأثیر بسیار مهم و همیشگی در زندگی او بگذارید. وقتی با چنین کودکی مواجه می‌شوید بهتر است با آرامی به او اطمینان دهید که از حمایت بی‌قیدوشرطتان برخوردار است. اگر صحبت کردن برایتان سخت است با اعمالتان محبت و آرامش و حمایت خود را ابراز کنید. بدانید که حرف زدن راجع‌به چرخه‌ی آزار برای کودک بسیار دشوار است. وظیفه‌ی شما این است که به کودک اطمینان بدهید که از هیچ کمکی به او دریغ نخواهید کرد.

توصیه‌هایی برای تعامل مؤثر با کودک آزاردیده

ـ از انکار بپرهیزید و آرامش خود را حفظ کنید. در وهله‌ی اول شایع‌ترین واکنش به خبر کودک‌آزاری انکار و ناباوری است. اما اگر ناباوری خود را ابراز کنید یا با انزجار و حیرت با مسأله برخورد کنید کودک می‌ترسد و دیگر به شما اعتماد نمی‌کند. هرچند دشوار، بهتر است به جای واکنش خونسردی خود را حفظ کنید و تا جای ممکن به او اطمینان و امنیت بدهید.

از او بازجویی نکنید

ـ اجازه بدهید کودک با زبان و به شیوه‌ی خودش برای شما داستان را تعریف کند. بهتر است او را سؤال‌پیچ نکنید و پس از اتمام صحبتش سؤالات تکمیلی نپرسید تا کلافه و گیج نشود و بتواند به‌مرور زمان داستان را کامل برایتان تعریف کند.

به کودک اطمینان بدهید که هیچ کار اشتباهی نکرده است

ـ بیان این واقعیت که کودک مورد آزار واقع شده برای او بسیار سخت و دردناک است. به او اطمینان بدهید که حرفش را جدی می‌گیرید و می‌دانید که در اتفاقاتی که برایتان ذکر کرده مقصر نیست.

امنیت حرف اول را می‌زند

ـ اگر احساس می‌کنید که دخالت شما امنیت شما یا کودک را به خطر می‌اندازد بهتر است از کارشناس کمک بگیرید. پس از دخالت اولیه‌ی کارشناسان شما می‌توانید نقش مؤثرتری در حمایت از کودک داشته باشید.

در تهران می‌توانید گزارش کودک‌آزاری را به اورژانس آسیب‌های اجتماعی با شماره تلفن ۱۲۳ و انجمن یاری کودکان در معرض خطر با شماره تلفن ۸۸۲۷۳۲۹۱ ابلاغ کنید و از آنها کمک بگیرید.

درگاه اینترنتی انجمن یاری کودکان (صدای یارا):

www.irsprc.org/main/fa/units/executive/sedaye-yara

 

منابع

www.childabuse.org

www.safehorizon.org

www.dosomething.org

www.who.int

 

گزارش از خودکشی دانش‌آموزان در هند و ژاپن
پدر من از ریاضیات متنفرم
 رومه شهروند

|  ترجمه: سالومه   ابطحی |

بهترین باش یا دیگر نباش»
هند، راجستان، ‌سال ۲۰۱۶
شیدوت سینج ۲۰ساله رویایی در سر داشت؛ رویایی بزرگ برای دهکده کوچک و محرومی که مزارع جو و گندم رزق و روزی مردمانش را تأمین می‌کنند. او می‌خواست نخستین پزشک دهکده‌شان شود. برای همین تابستان گذشته چند روز بعد از تولد ۲۰سالگی‌ بار سفر بست و از دهکده گرم و تابستانی‌اش در جنوب هند ۷۰۰کیلومتر به شهر کوتا در ایالت راجستان سفر کرد؛ جایی که هر‌سال پذیرای مشتاقان ورود به رقابتی‌ترین دانشگاه‌های پزشکی و مهندسی کشور هند است.
سال گذشته بیش از ۱۶۰‌هزار دانش‌آموز از سراسر هند برای رقابت در آزمون‌های ورودی دانشگاه‌های شهر کوتا به راجستان سفر کرده‌اند، اما برنامه فشرده درسی، امتحانات متناوب و استرسی که هرگز آرام نمی‌گیرد، رد پای مرگباری بر رویاهایشان به جا گذاشته است.
۷۰ مورد خودکشی در ۵‌سال گذشته که تنها ۲۹ مورد آن مربوط به آغاز‌ سال تحصیلی گذشته بوده است، کارنامه غم‌انگیز و مرگبار کوتا را رقم می‌زند. نرخ خودکشی جوانان در این شهر بسیار بالاتر از آمار خودکشی در سراسر کشور است که در‌ سال ۲۰۱۴ توسط اداره ملی جرایم ۱۰.۶‌درصد از هر ۱۰۰‌هزار نفر اعلام شده است.
دانش‌آموزان سرخورده از فشارهای تحصیل در کوتا خود را حلق آویز کرده‌اند، به آتش کشیده‌اند و با پریدن از ساختمان‌های بلند به زندگی‌شان پایان داده‌اند. شیدوت سینج ۲۰ساله که رویای پرواز به قله‌‌های مرتفع تحصیلی را در سر داشت هم به همه سرخورده‌های کوتا پیوست. او پس از ۶ساعت مطالعه فشرده به پسرخاله‌اش تلفن زد و یک سوال زیست‌شناسی از او پرسید؛ سپس در اتاقش را قفل کرد. طنابی را به پنکه سقفی گره زد و خود را حلق‌آویز کرد.
از او یک یادداشت خودکشی روی کاغذها و کتاب‌های پراکنده در اتاقش پیدا کردند: من مسئول گرفتن جان خودم هستم. نمی‌توانم آرزوهایی که پدرم برای من دارد، را عملی کنم.»
مانگال سینج ۵۲ساله، پدر شیدوت می‌گوید: او خیلی هیجان‌زده بود. مدام او را دکتر صدا می‌زدیم و سر به سرش می‌گذاشتیم، اما بعد از گذشت چندماه ترس برش داشته بود. همه روز درس می‌خواند و خود را از خواب شب هم محروم می‌کرد.»
اساتید دانشگاه و آکادمی‌های برگزار‌کننده سنجش‌ دانش‌آموزان نمی‌توانند توضیحی برای رشد فزاینده خودکشی درمیان مشتاقان ورود به دانشگاه‌ها و ورودی‌های جدید ارایه کنند، اما تصدیق می‌کنند که فشارهای روانی شدید و گاهی غیرقابل تحمل در میان دانش‌آموزان ملموس است. دکتر مادان اگراول، روانپزشک مقیم شهر کوتا که به مدت ۳‌سال است سرویس مشاوره تلفنی برای دانش‌آموزان تحت استرس را راه‌اندازی کرده است، می‌گوید: دانش‌پژوهان تحت استرس دایمی هستند. شدت این فشار تا حدی است که توانایی مطالعه، تمرکز، یادآوری، خوردن و حتی خوابیدن را از آنها می‌گیرد. سردرد و تنگی‌نفس از شایع‌ترین مشکلات فیزیکی دربین آنهاست. بسیاری از آنها به جای صحبت کردن با من فقط و فقط گریه می‌کنند. احساس گناه همه وجودشان را می‌گیرد چون می‌دانند که خانواده‌ها تا چه حد برای تحصیل‌شان هزینه می‌کنند و چه توقعاتی از بچه‌ها دارند. متأسفانه گاهی بچه‌ها باید هزینه گزافی برای ی بلندپروازی‌های والدین پرداخت ‌کنند.»
پدر من از ریاضیات متنفرم.» این جمله‌ای بود که یکی دیگر از دانش‌آموزان به‌عنوان آخرین یادداشت خداحافظی پیش از مرگش برای پدر نوشت. روی یکی دیگر از این کاغذها هم این جمله خودنمایی می‌کرد: من به هیچ دردی نمی‌خورم. من را ببخشید.»
به دنبال افزایش این نوع خودکشی‌ها، مقامات ایالت راجستان خواستار استقرار مشاورین تحصیلی و روانشناسان مقیم در مدارس و دانشگاه‌ها شده‌اند. اضافه‌کردن برنامه‌های تفریحی و ت‌های بازپرداخت شهریه به دانشجویانی که ترک تحصیل می‌کنند، هم در دستورکار مدیران آموزشی راجستان قرار گرفته است.
به درخواست مقامات پلیس از این پس دانشگا‌ه‌ها و مدارس شهر کوتا مجاز به فرستادن نتیجه امتحانات ماهیانه برای والدین نیستند چون والدین با دیدن کوچک‌ترین افت تحصیلی با تماس‌های دایمی و بازخواست از فرزندانشان شرایط را برای آنها سخت‌تر می‌کنند.
افزایش مشتاقان به تحصیل درقشر متوسط، بلندپروازی‌های غیرواقع‌گرایانه والدین، استانداردهای ضعیف آموزشی و نیز سیستم فوق رقابتی ورود به دانشگاه‌ها باعث شده تا صنعت آزمون‌سازی در هند به غولی ۴۰۰‌میلیون دلاری بدل شود.
۲۰‌سال پیش شهر کوتا شهری آرام و خلوت با یک‌میلیون جمعیت بود که تعداد معلم‌های خصوصی علوم و ریاضی آن از انگشتان دو دست نمی‌کرد، اما گشایش مدارس خصوصی و رشد بخش آموزشی این شهر باعث شده که به مهم‌ترین مقصد علمی برای کسانی که خواهان ورود به دانشگاه‌های برتر کشور هند هستند، تبدیل شود. مشتاقان ورود به دانشگاه‌های  درجه اول هند، برای ایجاد آمادگی از ۶ماه تا ۲‌سال زمان خود را در آموزشگاه‌ها و مراکز سنجش کوتا می‌گذرانند.
آروزی پذیرفته‌شدن در یکی از ۱۶ کالج موسسه تکنولوژی هند که فارغ‌التحصیلان آن با حقوق‌های بالا جذب کمپانی‌های بین‌المللی می‌شوند، رویایی است که جوانان و نوجوانان را به حضور در فضای رقابتی و خطرناک کوتا هدایت می‌کند.
تحصیل در موسسه تکنولوژی هند به معنای برنده شدن بلیتی است که درهای محافل اجتماعی خاص و کمپانی‌های مولتی‌ میلیون دلاری هندی و آمریکایی را به روی فارغ‌‌التحصیلان بازمی‌کند. سوندار پیچای، مدیر اجرایی ارشد سایت گوگل یکی از معروف‌ترین دانش‌آموختگان موسسه تکنولوژی هند است.
سالانه یک‌ونیم‌میلیون دانش‌آموز در کنکور ورودی این دسته از دانشگاه‌ها شرکت می‌کنند اما فقط ۱۰‌هزار نفر شانس راهیابی به دانشگاه مورد نظرشان را پیدا می‌کنند.
صنعت آماده‌سازی آزمون رویای ورود به دانشگاه‌های درجه یک را برای خانواده‌های متوسط از شهرهای کوچک و روستاها فراهم کرده است. این درحالی است که تا حدود یک‌دهه پیش تنها ساکنین شهرهای بزرگ و پراهمیت می‌توانستند فرزندانشان را به دانشگاه‌های تراز اول بفرستند.
درطول دو‌سال گذشته پسران باربرهای ایستگاه‌ قطار، یک راننده کامیون و یک راننده ریک‌شاو (سه چرخه موتوری هندی) موفق شدند با گذراندن دوره‌های آمادگی آزمون در شهر کوتا به بهترین دانشگاه‌های مهندسی و پزشکی راه پیدا کنند.
رومه تایمز آف ایندیا در مقاله‌ای نوشت: جای جای شهر کوتا این پیام را به شما القا می‌کند: بهترین باش یا دیگر نباش.»
آسمان کوتا مزین به بیلبوردهایی است که قهرمان اصلی آنها به جای هنرپیشه‌ها و مشاهیر سینما، دانش‌آموزان موفق در آزمون بهترین دانشگاه‌ها هستند. تلویزیون، سینما و شبکه‌های اجتماعی به بزرگترین تابو‌های این شهر تبدیل شده‌اند؛ شهری که ساکنان نوجوان آن برای رسیدن به اهداف طلایی‌شان در معابد و مساجد دخیل می‌بندند.  این فضای خشک و رقابتی احساس عجز و حقارت در دانش‌آموزان متوسط ایجاد می‌کند، حتی نامه سرگشاده مقامات کوتا هم موثر واقع نشده؛ نامه‌ای که در آن از بچه‌ها خواسته می‌شود زندگی را جور دیگر ببینند، زیبایی‌های آن را نظاره‌گر باشند. کنار رودخانه بنشینند و به دویدن سنجاب‌ها نگاه کنند و اگر در یکی دو امتحان نمره خوب نیاوردند، به خودشان سخت نگیرند.»   اما آمار فزاینده خودکشی‌ها نشان از موفق نبودن برنامه‌های محلی مقامات برای فراهم کردن امکانات تفریحی و شکستن چرخه شکست- افسردگی- خودکشی دارد.
 مدت‌ها پس از خودکشی شیدوت سینج پدر او هنوز رخت عزا بر تن دارد. او نمی‌داند چه کسی یا چه عواملی را به خاطر از دست دادن پسرش ملامت کند.
او می‌گوید: آیا بلندپروازی اشتباه است؟ پسر من می‌خواست دکتر شود تا من و خانواده‌اش را در دهکده سرفراز کند. هر والدی آرزو دارد فرزندش روزی به بلندترین قله‌های موفقیت برسد.»
اول سپتامبر، روزی برای خودکشی»
دبیرستانی در ژاپن، ‌سال ۲۰۱۶
از دوران ابتدایی نانائی مونماسا مورد آزارهای جسمی و روانی همکلاسی‌هایش قرار می‌گرفت. او که اکنون ۱۷‌سال دارد، تجربیات بسیار تلخی از روزهای مدرسه دارد. از مورد ضرب‌وشتم قرارگرفتن توسط چوب جارو گرفته تا سیلی خوردن در دستشویی دختران.
یکی از عجیب‌ترین اتفاقاتی که درطول دوران تحصیل برای او افتاده، حمله ناگهانی هم مدرسه‌ای‌هایش درطول کلاس شنای مدرسه بوده است. او می‌گوید: من آخرین کسی بودم که می‌خواستم از استخر بیرون بیایم. ناگهان یک برس بزرگ بالای سر من ظاهر شد و زیر آب به من ضربه وارد کرد. تقریبا غرق شدم. روی پیشانی‌ام تا مدت‌ها برجسته بود.» پس از این اتفاق نانائی به شدت از مدرسه رفتن گریزان بود و گاهی به خودکشی فکر می‌کرد.
نانائی تنها نیست. هر‌سال بیش از سالیان گذشته دانش‌آموزان ژاپنی دست به خودکشی می‌زنند تا جایی که براساس آمارهای مرکز پیشگیری از خودکشی ژاپن در ۴۰‌سال گذشته، روز اول سپتامبر که نخستین روز‌ سال تحصیلی است، به یک روز مرگبار در تقویم این کشور تبدیل شده است. در این روز بیشترین تعداد خودکشی در میان کودکان و نوجوانان اتفاق می‌افتد.
نانائی می‌گوید: تعطیلات طولانی تابستان تنها فرصت آرامش و استراحت برای بچه‌هایی است که مورد آزار و قلدری همکلاسی‌هایشان واقع می‌شوند. وقتی تابستان تمام می‌شود، باید به فضای رعب‌انگیز مدرسه بازگردند و ناگهان نگرانی از آزارها به وجود بچه‌ها هجوم می‌آورد.
ژاپن در لیست کشورهایی قرار دارد که بالاترین میزان سالانه خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند. ضمن این‌که خودکشی دلیل اصلی مرگ نوجوانان و جوانان بین سنین ۱۵ تا ۳۹‌سال است. آمار دولت نشان می‌دهد که مابین سال‌های ۱۹۷۲ و ۲۰۱۳ تعداد ۱۸‌هزارو۴۸ نفر جوان زیر ۱۸ساله جان خود را بر اثر خودکشی از دست داده‌اند.
نانائی می‌گوید که اذیت و آزارهای مدرسه از زمانی شروع شد که پس از یک غیبت طولانی دوباره به مدرسه بازگشته بود. با شدید و شدیدترشدن آزارها، بارها تصمیم به خودکشی گرفت اما هربار از ترس آبروریزی برای خانواده منصرف شده بود: پیش خودم فکر کردم که زدن رگ دست یا حلق‌آویزکردن خودم می‌تواند دردسرهای زیادی برای والدینم درست کند. همچنین این کار هیچ مشکلی را غیر از حذف من از معادله حل
نمی‌کند.»
نهایتا نانائی به‌طور کل از رفتن به مدرسه صرف‌نظر کرد و به مدت یک‌سال خانه‌نشین شد. مادر او به تصمیمش احترام گذاشت و برای حفظ سلامت روان فرزندش از اصرار به ادامه تحصیل خودداری می‌کرد. او می‌گوید: نانائی حرف‌های عجیبی می‌زد، مثلا می‌گفت که دلش می‌خواد از بالای بلندترین برج توکیو بپرد و در آسمان پرواز کند! به نظر من ارزش جان او از ارزش تحصیلی که می‌کند، بالاتر است.»
به اعتقاد نانائی، ریشه اصلی مشکلات بچه‌ها در مدرسه، مقبول بودن یک نوع تفکر خاص در سیستم آموزشی کشور ژاپن است.
او می‌گوید: درکشور ژاپن شما باید خود را همرنگ جماعت کنید. اگر نتوانید این‌کار را بکنید یا نادیده گرفته می‌شوید یا مورد آزار و اذیت واقع می‌شوید. از شما انتظار می‌رود که با دیگران و با یک تفکر عام خود را یکی کنید. این شیوه که راهی برای مقابله با آن وجود ندارد، تفاوت‌های فردی و خاص‌بودن آدم‌ها را به‌طورکلی
از بین می‌برد.»
بعضی از کارشناسان با نظریات نانائی موافقند. دکتر کن، تاکوآکا، روانپزشک کودک می‌گوید: دلیل اصلی افزایش نرخ خودکشی در روزهای آغازین‌ سال تحصیلی این است که مدارس و همکلاسی‌ها از بچه‌ها انتظار بروز نوعی خاص از رفتار و گفتار و حتی تفکر را دارند؛ درصورتی که دانش‌آموزی خود را با خط فکری خواسته شده تطبیق ندهد، طرد خواهد شد.»
منابع: واشنگتن پست، سی‌ان‌ان


 

امروز آنلاین- با تغییر فصل روزهای بلند تابستان جای خود را به شب‌های بلند پاییز داده و مجال خوبی برای خانواده‌ها فراهم کرده تا در این شب‌های بلندی که رو به سرما می‌رود بتوانند در کنار هم اوقات فراغت دلنشینی را تجربه کنند. در زمانه‌ای که بیشتر اعضای خانواده پای گجت‌های خودشان می‌نشینند چند سرگرمی و برنامه دورهمی می‌تواند آنها را ساعتی از پای اینترنت و گوشی‌ها دور کند و با هم آشناترشان کند. غیر از شب‌های این فصل رنگارنگ در سایر روزهای این فصل نیز می‌توانید اوقات فراغت مخصوص این فصل را داشته باشید.

 

1. تماشا:

اولین گزینه‌ای که به ذهن می‌رسد دیدن تلویزیون به صورت دسته‌جمعی است. غیر از برنامه‌های رایج شب‌های تلویزیون می‌توان به سراغ فیلم‌ها و سریال‌های مورد علاقه‌ای رفت که شاید در طول روزها و ماه‌های دیگر سال فرصت دیدن آنها فراهم نباشد.

 

2. خوردنی‌ها:

می‌توان دور هم جمع شد و خوراکی‌های خوشمزه را امتحان کرد؛‌ از آجیل گرفته تا کیک‌هایی که در خانه تهیه می‌شود. میوه‌های رنگارنگ پاییزی یکی دیگر از گزینه‌هایی است که در این شب‌های بلند کاربرد دارد. با میوه‌ها می‌توانید کیک و پای همان میوه را درست کنید. از خوردن میوه‌هایی چون خرمالو و شلغم غافل نشوید. دمنوش‌ها و انواع سوپ‌ها و آش‌ها نیز گزینه دیگری هستند که می‌توان در این شب‌های بلند و نسبتاً خنک امتحان کرد.

 

3. بازی کنید:

در زمانه‌ای که بازی‌های دور همی به فراموشی سپرده شده و بازی‌ها به سمت بازی‌های موبایلی پیش رفته، می‌توان از شب‌های بلند پاییزی استفاده کرد و ساعاتی را هر چند اندک به بازی‌هایی گذراند که همه اعضای خانواده در آن حضور داشته باشند؛ بازی‌های فکری یا سرگرمی‌هایی که بتوان در فضای خانه‌های آپارتمانی  کوچک هم انجام داد. برای این کار می‌توانید از پدربزرگ و مادربزرگ یا حتی پدران و مادرانتان کمک بگیرید تا آنها به شما بازی‌هایی معرفی کنند.

 

4. آلبوم تهیه کنید:

اکنون که بیشتر اعضای خانواده گوشی‌هایی دارند که دوربین دارد،‌گرفتن عکس کار سخت و زمان‌بر و هزینه‌بری نیست. می‌توانید در این شب‌ها با گوشی‌هایتان عکس‌های خانوادگی بگیرید و آلبومی برای فصل پاییزتان فراهم کنید.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

 


 

لباس پوشیدن در هر محفل اصولی دارد که اگر با توجه به آن‌ها پیش برویم می‌توانیم وجهه بهتری در نظر دیگر افراد بدست آوریم. علم به اینکه در کدام مکان‌ها باید لباس رسمی پوشید و کجاها از لباس‌های غیر رسمی و خودمانی استفاده کرد و اینکه هر کدام از لباس‌های ما بهتر است چگونه باشند بسیار مهم است. محل کار یکی از مکان‌هایی است که اصولی لباس پوشیدن در آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر شما هم شاغل هستید باید بدانید که همه ما مدت زمان زیادی از روز را در محل کار خود می‌گذرانیم و بهتر است که لباس‌هایی بپوشیم که در آن‌ها احساس راحتی کنیم و آن لباس‌ها شأن ما را زیر سوال نبرند و مناسب محیط کار باشند. در این مطلب به نکاتی اشاره می‌کنیم که شما را در این امر یاری کنند.
به گزارش تبیان، ظاهر رسمی و حرفه‌ای یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند اعتبار و شایستگی شما را در محیط کار افزایش دهد و ضمن بیان برخی ویژگی‌های شخصیت شما تاثیر خوبی روی روابط کاری‌تان در تمام سطوح داشته باشد.

برای انتخاب لباس مناسب در محل کار، قبل از هر چیز باید به قوانین و ویژگی‌های اختصاصی محیط، سازمان یا شرکت مورد نظرتان توجه کنید. سازمان‌های مختلف می‌توانند استانداردهای متفاوتی داشته باشند، برخی شرکت‌ها حتی دستورالعمل‌های خاصی برای پوشش کارکنان خود قایل هستند و برخی فقط از لباس فرم مخصوص همان سازمان استفاده می‌کنند. بنابراین برای فهمیدن اینکه در محل کار  چطور لباس بپوشید، باید به هنجارهای فرهنگی سازمان مورد نظر توجه کنید. اگر شما هیچ دستورالعمل خاصی دریافت نکرده‌اید، یکی از روش‌هایی که در آغاز به شما کمک خواهد کرد، توجه به لباس‌هایی است که دیگران می‌پوشند. اطلاعاتی که شما از مشاهدات خود به دست می‌آورید، می‌تواند بهترین سنجش برای تعیین ویژگی‌های اختصاصی محل کارتان باشد.‌
با در نظر گرفتن موارد فوق به عنوان یک پیش فرض اولیه سایر مواردی که کمک می‌کند در محیط کار با انتخاب لباس  مناسب، برازنده تر ظاهر شوید را با هم مرور می‌کنیم:

 

آراسته باشید

یک کت و شلوار ،چادر و مانتوی مناسب صرف نظر از میزان پولی که بابت آن پرداخت کرده‌اید، قبل از هر چیز باید آراسته باشد. لباس نامرتب، چروک و اتو نکشیده هر چقدر هم که گران باشد، تاثیر خوبی روی مخاطب شما نخواهد گذاشت.

دکمه‌ها بسته باشد

آقایان به خاطر داشته باشید که دکمه‌های لباس شما همیشه باید بسته باشد، حتی اگر هوا خیلی گرم است. اما اگر خیلی عرق می‌کنید، بهتر است از زیر پیراهنی استفاده کنید.

ادامه مطلب را در لینک زیر ببینید:

http://goo.gl/04bnjf

 

 


چهار کلید باز کردن قدرت ذهن 

امروز آنلاین- چند بار خواسته‌اید کاری را شروع کنید اما به خودتان گفته‌اید که دیر شده و باید در سنین کمتر به این فکر می‌افتادید یا گفته‌اید الان وقتش نیست وقتی کمی سنم بالاتر رفت انجامش می‌دهم. چند بار خواسته‌اید کاری را انجام دهید اما به خودتان گفته‌اید که توانایی انجام کار را ندارم. اگر این اتفاقات و سوال و جواب‌های ذهنی برای شما پیش آمده بدانید که قدرت ذهنتان را نادیده گرفته‌اید. یادگیری نه به سن و سال ربط دارد نه به توان ذهنی شما چرا که توان و ظرفیت ذهنی شما بی‌نهایت بزرگ و عظیم است و بدون توجه به سن و سال فرایند یادگیری صورت می‌گیرد.

وقتی ذهن شما در اوج عملکرد خود قرار دارد به شما اجازه می‌دهد که بهترین خودتان را نشان دهید و می‌توانید همیشه عملکرد خود را نیز کنترل کنید. بنابراین باید مراقب مغزتان باشید،‌ به مغزتان غذا برسانید تا بتوانید ذهتان را گسترش دهید. نیاز است که مغز ما تعجب، ترس و الهام گرفتن را تجربه کند.

مغز معادل یک ابر رایانه دست‌ساز انسان است. از هر کامپیوتری که انسان تا به حال ساخته است پیچیده‌تر است. به حداکثر رساندن توانایی مغز برای رسیدن به موفقیتی که شما خواهان آن هستید ضروری است زیرا مغز است که مشخص می‌کند شما چه کسی هستید. مغز مرکز فرماندهی است که هر کاری که شما انجام می‌دهید را کنترل می‌کند و تعیین می‌کند شما چگونه فکر کنید‌، چگونه احساس کنید و چگونه عمل کنید. 

برخی تاثیرات اساسی بر روی مغز هستند که عملکرد آن را شکل می‌دهند و مشخص می‌کنند مغز تا چه حد می‌تواند توسعه پیدا کند. این تاثیرات شامل ژن‌ها، با خود صحبت کردن، تجربیات زندگی، استرس و مطالعه است. هر چنداین موارد روی مغز تاثیر می‌گذارند اما میزان پیشرفت شما یا آنچه که یاد می‌گیرید را تعیین نمی‌کنند. به عبارت دیگر،‌ شما فرصت‌های باور نکردنی دارید که تا جایی که مدنظرتان است پیش بروید و موفق باشید.

بنابراین با چنین ابزار فوق‌العاده‌ای که در اختیار داریم، چه عاملی باعث می‌شود برخی از افراد نتوانند آنچه را که می‌خواهند تجربه کنند؟ موانع ساده‌ای وجود دارند که اگر به آنها اجازه عمل دهید، پتانسیل ویران‌گری یادگیری شما را دارند . کلید شکست دادن موانع این است که عکس آن موانع عمل کنید. برای این کار لازم است:

 

1. باورهایتان را تغییر دهید

بسیاری از افراد باور نمی‌کنند که می‌توانند یاد بگیرند و دانش کسب کنند. اگر چنین باوری نداشته باشیم به آن دست پیدا نخواهیم کرد. بنابراین لازم است که باورهایتان را تغییر دهید؛ کسی هم جز خودتان نمی‌تواند باورهایتان را تغییر دهد. در صورتی که باورهایتان را تغییر دادید به معنای واقعی کلمه جهان تازه‌‌ای روبرویتان گشوده خواهد شد. واقعیت این است که شما ذهن شگفت‌آوری دارید که ظرفیت فوق‌العاده‌ای برای یادگیری دارد که فراتر از تصور شماست. وقتی این موضوع را باور کنید ظرفیت ذهنتان را باز گذاشته‌اید

ادامه را در لینک زیر بخوانید

http://goo.gl/kfVWYn



 
نويسنده: سالومه ابطحي

غذاهاي مکزيکي بازتاب خصوصيات منحصر به فرد مردم مکزيک است. در قلب مکزيکي ها روحيه گرم و متواضع و در عين حال رام نشدني اي نهفته است که به خوبي در غذاهاي مکزيکي خودنمايي مي کند.
غذاي مکزيکي به تنوع در ترکيب مزه ها، تزئينات رنگارنگ و گوناگوني مواد اوليه و چاشني ها معروف است. بسياري فکر مي کنند که غذاهاي مکزيکي بسيار تند و پر ادويه هستند. البته بعضي از غذاهاي مکزيکي بسيار تند و پر ادويه هستند. البته بعضي از غذاهاي مکزيکي واقعاً تند هستند و امتحان آنها دل شير مي خواهد اما اغلب غذاهاي مکزيکي طعم تند ملايم را در آميزش با اندکي چاشني زيره و ترشي ليمو مانند ارائه مي کنند. بيشتر ايراني ها غذاي مکزيکي را مي پسندند چون سبک آشپزي امروزي مکزيک تا حدي متاثر از شيوه آشپزي در خاورميانه و اسپانيا شده است و به ذائقه مردم ايران زمين نزديک است. اما نوع غذاهاي مکزيکي و شيوه طبخ آنها از هر منطقه تا منطقه ديگر متغير است. جغرافياي محل، تفاوت هاي قوميتي و آب و هواي هر منطقه بر تنوع غذاي مکزيکي تأثير مي گذارند. در شمال مکزيک گوشت گاو، بز و شترمرغ بيشتر استفاده مي شود، اين در حالي است که سبزيجات تند و انواع لوبيا و گوشت مرغ و ماکيان اجزاي اصلي غذاهاي جنوب مکزي را تشکيل مي دهند. البته در سال هاي اخير غذاهاي ملل مختلف روي آشپزي مکزيکي ها بسيار اثر گذار بوده تا حدي که آنها غذاي ژاپني معروف، سوشي» را با سس تمبرهندي يا انبه مي خورند و به آن فلفل تند هم مي افزايند!

ويزاي مکزيک در دست شماست!

از ساليان دور ذرت ماده اصلي نان ها و شيريني ها و وعده هاي اصلي غذاي مکزيکي ها را تشکيل مي داده است اما در سال هاي اخير برنج هم جاي خوبي بر سر سفره مکزيکي ها براي خود باز کرده و جزو غذاهاي اصلي مردم مکزيک به شمار مي رود، به طوري که حتي بعضي از نوشيدني هاي معروف مکزيکي با برنج تهيه مي شوند.

از آووکادوتاکاکتوس

اجزاي اصلي آشپزي مکزيکي بسيار متنوع هستند براي مثال آووکادو و برگ هاي آووکادو از پر مصرف ترين اقلام مصرفي در آشپزخانه مکزيکي ها است. مکزيکي ها از برگ هاي خشک پودر شده آووکادو به عنوان ادويه خوشبو استفاده مي کنند خود آووکادوي رسيده را در انواع سس ها، سوپ ها و سالاد ها مصرف مي کنند.
کاکتوس يا نوپال هم از دير باز در غذاهاي مکزيکي کاربرد داشته است. بافت و طعم کاکتوس بسيار شبيه به باميه است و پس از پخت کامل، شيره جي از آن خارج مي شود که در لعاب دادن به خوراک هاي آبدار بسيار مؤثر است.

چيلي را فراموش نکنيد

اما يکي از شناخته ترين و محبوب ترين مهمان هاي هميشگي در آشپزخانه مکزيکي فلفل چيلي است. چيلي که هم به صورت تازه و هم به صورت خشک، کوبيده و يا پودر شده درغذاهاي مکزيکي به کار مي رود، همان ادويه اي است که مزه تند اما لطيف فلفل در غذاهاي مکزيکي را به وجود مي آورد.

چاشني هميشگي؛ گشنيز

گشنيز هم از پديده هاي آشپزخانه مکزيکي است که تقريباً در بيشترغذاها مورد استفاده قرار مي گيرد. البته اين سبزي اصالتاً مکزيکي نيست و اسپانياهايي ها در زمان تسخير مکزيک اين سبزي را به آشپزي مکزيکي هديه دادند اما الان تقريباً غذاي مکزيکي اي را نمي بينيد که حتي براي تزئين هم که شده از گشنيز استفاده نکند.

گوجه مکزيکي سبز است

يکي از سبزيجات خاص منطقه مکزيک توماتييو است. اين ميوه سبز رنگ و کمي ترش بيشتر در تهيه سس ها استفاده مي شود. توماتييو پوست نازکي دارد که پيش از استفاده بايد کنده شود. گرچه رسيده توماتييو زردرنگ است امامکزيکي ها براي استفاده بيشتر از ترشي اين سبزي آن را نيمه رسيده و گاهي کال مي کنند. ترشي توماتييو گاهي آنچنان زياد است که بايد آن را به همراه شکر مصرف کرد.

نان عادي مکزيک

در مکزيک بيشتر تورتياها و نيز تامالي ها با خمير ماسا تهيه مي شود. اين خمير در واقع از ذرات و چربي حيواني تهيه مي شود. هرچند درجايي که دسترسي به ماسا نباشد مي توان از آرد ذرت براي تهيه خمير تامالي و تورتيا استفاده کرد اما طعم ماساي واقعي چيز ديگري است.
از معروف ترين غذاهاي مکزيکي مي توان تورتيا را که نام مردم عادي مکزيک است و از خمير ماسايا آرد ذرت تهيه مي شود، نام برد. پس از تورتيا، انواع لوبياهاي پخته و سرخ شده جايگاه ثابتي در غذاي روزمره مکزيکي دارد.

اين غذا تند است

مکزيکي ها هميشه از فلفل چيلي در غذاهايشان استفاده مي کنند. البته فلفل چيلي چندين نوع مختلف دارد. اصولاً هرچه چيلي بزرگ تر باشد شيرين تر است. مثلاً فلفل پوبلانو که بسيار بزرگ است، آنقدر شيرين و خوش خوراک است که با آن دلمه مي پزند اما فلفل ريز و بسيار تند هابانرو را اگر نزديک زبانتان هم بکنند آتش مي گيريد.

سالسا يک سس است

گوآکامولي و سالسا هم دو تا از معروف ترين سس هاي مکزيکي هستند. پايه گوآکامولي که معمولاً به صورت تازه درست شده و همان موقع در کنار يک بشقاب بزرگ چيپس تورتيا سرو مي شود، آووکادو است اما سس سالسا را با غذا مي خورند. انواع گوجه رنگارنگ و فلفل چيلي و پياز و گشنيز مواد اصلي تشکيل دهنده سالسا هستند. مواظب سالساي هابانرو باشيد که با چيلي هابانرو درست مي شود. اين سس به حدي تند است که تنها چند قطره از آن مي تواند کل غذاي شما را تند و زبان سوز کند.

اگر به رستوران هاي مکزيکي رفتيد

تاکو، تامالي، توستادا، تورتاس و آنچيلادا از ديگر غذاهاي معروف مکزيکي هستند که اگر روزي گذارتان به مکزيک يا حداقل يک رستوران مکزيکي خوب افتاد آنها را امتحان کنيد و از طعم خوبشان لذت ببريد.
منبع: نشريه زندگي ايراني، شماره 3

 

 


باید و نبایدهای طب جایگزین

سالومه ابطحی: دفترچه تلفن مریم بشارتی انباشته از شماره تلفن‌های پزشکان و درمانگران مختلف است.
 

نام پزشکان هومیوپات، متخصصان تغذیه آیورودای،متخصصان کایروپراکتی و فشار درمانی و شماره چند عطاری معتبر در شهر تهران و بازار بزرگ در دفترچه کوچک به چشم می خورد.مریم زن 62 ساله ای است که به درمانهای پزشکی رایج بی اعتقاد است و پاسخ مشکلات خود را در طب جایگزین می جوید.

پیشینه سرطان سینه و میگرن مزمن مشکلات جسمانی هستند که مریم با لبخند آنها را"یاران وفادار" خود می خواند.او می گوید:"30 سال است که میگرن دارم.بهترین پزشکان هم نتوانستند ذره ای حالم را بهتر کنند."به شیشه تیره رنگی روی پیشخوان آشپزخانه اش اشاره می کند و ادامه می دهد:"کاری که این جوشانده گیاهی برای سردرد من می کند بهترین داروهای شیمیایی ایرانی و خارجی نتوانسته اند برای من انجام دهند." او مجموعه بزرگی از شیشه ها و قوطی های رنگارنگ دارد که در گوشه پیشخوان آشپزخانه اش جا خشک کرده اند. و ادامه می دهد:"وقتی فهمیدم که سرطان سینه دارم و مجبور به مستکتومی شدم،از پزشکم خواستم که من را شیمی درمانی نکند.الان 8 سال گذشته و با وجود یکبار بازگشت سرطان من هنوز اینجا هستم و نفس می کشم.همه داروهای شیمیایی را دور ریختم و با این ها زنده ام."

این ها همان جوشانده های گیاهی آرامش بخش و روغن های ماساژ آیورودایی و داروهای هومیوپاتی هستند که در تحمل دردهای گاه و بیگاه و پیشرفت روند بهبودی به مریم کمک می کنند.این روزها بسیاری از کسانی که امید خود به روشهای متداول پزشکی را از دست داده اند به چنین شیوه هایی روی می آوردند.آنها بیماری های روحی و یا جسمی ای دارند که با علم پزشکی روز قابل درمان نیستند و یا طول درمان دراز مدتی دارند؛بنابراین برای تسریع روند درمان یا تخفیف علائم بیماری و یا حتی درمان کامل روشهای جایگزین و یا مکملی را در کنار طب پزشکی می جویند.

امروزه در ایران هومیوپاتی جایگاه خوبی در میان شیوه های مکمل پزشکی بازکرده است. طب سنتی ایرانی،طب گیاهی ،کایروپراکتی و فشار درمانی و ماساژتراپی و آیورودا هم در رده های بعدی قرار دارند.

شاید تا 15 سال پیش و قبل از ورود هومیوپاتی به ایران ،حجامت و دکترهای گیاهی و سنتی- آنطور که معروف هستند- تنها منابع طب مکمل ایرانی ها بودند.اما روند گرایش مردم به شیوه های مکمل درمان پزشکی پس از ورود هومیوپاتی به ایران و نیز انتشار کتابهایی درباره تغذیه آیورودایی و فشار درمانی و منابع مشابه آن پیوسته روند تساعدی داشته است.

دکتر امیرحسین طباطبایی، پزشک عمومی می گوید:"چندین سال است که تمایل مردم به دوری از داروهای شیمیایی و صنعتی باعث گسترش تمایل آنها به استفاده از داروها و درمان هایی با منشا طبیعی شده است.دولت هم حمایت زیادی از کارخانه های داروسازی در جهت تولید داروهایی با منشاء گیاهی کرده است.امروز شما در یک داروخانه حق انتخاب بین شربت سینه کاملا گیاهی و یا شیمیایی را دارید.و حتی بسیاری از پزشکان ترجیح می دهند نمونه گیاهی را نسخه کنند."

یکی از مشتریان همیشگی عطاری ای در شمال تهران از تاثیر "معجزه آسای" قطره های گیاهی ای مثل قطره زیره در کاهش اشتها و وزن سخن می گوید.او موفق شده است که با استفاده مداوم از چای آرامبخش گیاهی به همراه قطره عصاره زیره و شوید، کاهش اشتهای چشمگیری را تجربه کند .او تاثیر این معجون های گیاهی را در کاهش وزن 10 کیلویی و کاهش کلسترول خون ظرف 6 ماه استفاده توصیف می کند.مریم هم مشتری پر و پا قرص گل گاو زبان و سنبل طیب است که تنش های روزمره او را در یک فنجان جوشانده داغ خلاصه و درمان می کنند.

اما تمام کسانی که از طب جایگزین و مکمل بهره گرفته اند از نتیجه کار راضی نیستند."گزینه خطرناک" اصطلاحی است که سمیه بیگی،30 ساله، برای تشریح جایگزینی پزشکی علمی با هومیوپاتی استفاده می کند.او می گوید:"به نظر من علم هومیوپاتی در ایران هنوز به اندازه بعضی دیگر از کشورهای دنیا جانیفتاده است."او که به واسطه درمان نامناسب با هومیوپاتی دچار آلرژی پوستی شدید شده است ادامه می دهد:"پزشک هومیوپات داده هایش را از شما می گیرد.این شیوه مثل پزشکی ابزار رادیولوژی و ام آر آی ندارد و به نظر می رسد که مبنای تشخیص پزشک بیشتر بر اساس گفتگو و شناخت از مریض باشد.البته بسیاری از پزشکان هومیوپات هم هستند که با تشخیص صحیح درمان های فوق العاده ای انجام می دهند.اما در مورد من اینطور نبوده است."

این روزها بعضی از پزشکان به بیمارانشان توصیه می کنند که در کنار درمان متعارف پزشکی از طب مکمل یا سنتی هم استفاده کنند.مثل پزشکانی که در کنار رژیم های غذایی از طب سوزنی هم استفاده می کنند؛یا بعضی از پزشکان که در کنار شیمی درمانی بیمار را به استفاده از هومیوپاتی برای تخفیف عوارش شیمی درمانی ترغیب می کنند.حتی علم تغذیه آیورودا هم این روزها در مطب برخی از متخصصان تغذیه جایی برای خود باز کرده است.

اما پرسش این است که آیا این روشها و داروها می توانند جایگزین درمانهای متعارف پزشکی باشند؟

دکتر طبابائی معتقد است که تاثیر این روشها را به هیچ عنوان نمی توان رد کرد و می گوید:"البته تمامی این روش ها موثرند.در ایران طب سنتی پیشینه ای بیش از 1000 سال دارد و نتایج آن هم اثبات شده است.دیگر روش ها هم به همین ترتیب می توانند مفید باشند اما نباید فراموش کنیم که هنوز هیچ کدام از این روش ها نمی توانند به عنوان یک طب مستقل مطرح شوند." او علم پزشکی متعارف را استاندارد شده می خواند و ادامه می دهد:"داروهای شیمیایی و روشهای پزشکی رایج برای مدتها آزمایش می شوند.عملی و علمی بودن آنها ثابت شده است .اما در مورد روش های مکمل و بعضا جایگزین چنین حوزه تحقیقاتی وسیعی موجود نیست.بنابراین بهتر است در جایی که طب پزشکی مدرن کارایی لازم را ندارد و یا با استفاده از روشهای مکمل می توان تاثیر درمانهای متعارف را تقویت کرد،از این نوع درمانها استفاده شود."

در ایران رجوع محققان و داروسازان به ریشه های طب سنتی ایرانی در سال های اخیر بیشتر شده است.تا جایی که از سال 1379 طب سنتی در کنار پزشکی مدرن در دانشگاه پزشکی شاهد تدریس می شود.دانشگاه تهران هم چند سالی است که دوره های هومیوپاتی برای علاقه مندان واجد شرایط برگزار می کند.این بدین معنی است که با رشد آگاهی های مردم تلاش های آکادمیک هم برای استاندارد کردن و نظارت بر آموزش های اینچنینی صورت می گیرد.

مریم بشارت از رشد این روند بسیار خوشحال است و می گوید:" من دوست دارم تجربه مثبت خودم را با بقیه سهیم شوم.معتقدم که روشی که پیش گرفته ام در کنار اینکه طبیعی و سالم است طول عمر من را بدون استفاده از شیمی درمانی تا سالها تضمین می کند."

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها